داستان های خالی برای دل های خالی!

مینویسیم تا نگویند نیستید!!!

داستان های خالی برای دل های خالی!

مینویسیم تا نگویند نیستید!!!

قلم خسته ای روی صفحات کاغذ فشرده میشد... دیگر تاب و توان نوشتن نداشت... هر بار که در دوات میرفت، دعا میکرد بار آخرش باشد. صاحب قلم اما خسته تر بود. خسته بود اما نیرویی دستش را به کار می انداخت تا بنویسد...
جوهر خودکارها و روان نویس های غربی، کم و بیش آزارش داده بودند... ماشین های تایپ، وحشیانه بذر افکارش را درو میکرد... صدای بوق ماشین ها هم به نحوی به باورهایش حمله میکرد.
جهان مدرن است... نمیتوان جلویش ایستاد، اما...
قلم مرد مرتب بالا و پایین میرفت. عقایدش روی کاغذ مجسم شده بود... نگاهی به نوشته اش کرد. دیگر هیچ چیز، حتی صدای بوق های همیشگی و صدای تق تق ماشین های تایپ نمیتوانست این افکار را بر هم بزند. افکارش زنده شده بود. خندید: «مینویسم... پس هستم»
اثر جوهر خودکارها رفت، اثر روان نویس ها هم، ماشین های تایپ هم دیگر رمق نوشتن نداشتند اما باور مرد دیگر از بین رفتنی نبود...
قلم داستان ما هم دیگر خسته نمیشد... دیگر جفای دوات و مرکب او را آزار نمیداد، دیگر خدا به اسمش قسم میخورد... چون دیگر قلمی بود در خدمت باور...
«ن وَالقَلَمِ وَ مَا یَسطُرون...»

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
پیوندهای روزانه

قسمت دو موحد آتئیست

جایگاه اثبات یا "البینه علی المدعی"

.

.

.

آقای آتئیست: این نقطه ای که بنده روی آن قرار دارم مرکز زمین است.

آقای موحد: چی؟؟؟ یعنی چه؟ مگر زمین مرکز دارد؟ نسبت به کجا؟

آقای آتئیست: یعنی تو معتقدی که این جا وسط زمین نیست؟ اگر قبول نداری متر کن. تو باید اثبات کنی که این نقطه مرکز زمین نیست.

.

.

.

به نظر شما اشکال کار آقای آتئیست چیست؟ درست حدس زدید. "البینه علی المدعی" یعنی بیان دلیل بر عهده مدعی است. اگر انیشتین ادعا کند که E=MC2 (2 را در توان بخوانید) این وظیفه اوست تا اثبات کند که این فرمول درست است نه اینکه وظیفه دیگران باشد که آن را رد کنند و خلاف آن را اثبات کنند. وضوح این مسئله به روشنی همان داستان بالاست.

.

حکیم ابو علی سینا (رضی الله عنه) در خصوص اثبات و انکار یک موضوع سه حالت را پیش بینی کرده اند.

1- اثبات و موافقت با موضوع

2- تشکیک در آن موضوع

3- مخالفت و انکار آن موضوع

این مطلب درست است نه چون ابن سینا آن را گفته است، چون حالت دیگری ممکن نخواهد بود. اگر شما مخالف این تقسیم بندی باشید، باز هم در همین تقسیم بندی قرار میگیرید.

حال به مسئله اثبات ادعا میرسیم. از این سه گروه، فقط کسانی که تشکیک دارند لزومی جهت ابراز دلیل نخواهند داشت. دو گروه دیگر، یعنی مخالفین و موافقین یک موضوع، هر دو باید نسبت به عقیده خود اقامه دلیل کنند.

دوستان خداناباور، باید با دلیل، وجود خدا را انکار کنند نه اینکه از خداباوران بخواهند خدا را اثبات کنند. خواستن دلیل از موحدان زمانی امکان دارد که خداناباوران خود را خداناباور نخوانند بلکه بگویند ما نمیدانیم خدا هست یا نیست. یعنی به مرحله تشکیک برسند نه اینکه انکار کنند. هر کس که خدا را انکار میکند باید برای این موضوع دلیل بیاورد.

نظرات  (۱)

  • Atheist and proud
  • سلام جناب موحد.

    داشتم رد می‌شدم گذرم به اینجا خورد!

    دوست من! ما آتئیست منفی و مثبت داریم! 

    آتئیست منفی کسی است که به خدا به دلیل فقدان شواهد کافی اعتقاد ندارد ولی منکر وجودش نیست! 

    اما آتئیست مثبت خدا را (البته بیشتر خدای تئیست‌ها نه دئیست‌ها) با برهان و دلیل رد می‌کند.

    اما احتاجی به اثبات رد وجود خدا نیست.

    طبق سه اصل:

    ۱. اصل عدم

    ۲. قاعده البینه (که اشاره کردید!)

    ۳. تیغ هیچنز (هر آنچه بدون دلیل و مدرک اثبات و یا بیان شود، بدون دلیل و اثبات هم رد می‌شود)

    فرض بر عدم وجود خداست...

    من به قوری پرنده راسل، یونی‌کورن، پری‌دریایی، خدا، غول چراغ‌جادو و... هیچ اعتقادی ندارم اما دلیلی نمی بینم که شروع به رد این ها کنم با دلیل و مدرک!

    در کل دچار مغالطه طلب برهان از مخالف نشویم...

    بسم الله خدایت را اثبات کن جناب مسلم!

    بدرود

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی